تازه ها
به گزارش بازارکار به نقل از همشهری آنلاین، ورزش را دوست داشت و بسیار جدی از دوره دانشآموزی پیگیرش شد، تا اینکه توانست در رشته تربیتبدنی قبول شود و از آن پس بهصورت حرفهای به ورزش شنا پرداخت. در این وادی توانست نام خود را در فهرست مقامآوران ورزشی کشور به ثبت برساند. البته او در ورزشهایی همچون آمادگی جسمانی، کاراته و تکواندو هم دارای مقام بود و همین آمادگی در رشتههای ورزشی استقامتی سبب شد که از او و دوستان ورزشکارش بخواهند که برای آزمون ورود به آتشنشانی خود را آماده کنند. حالا «سارا مهدوی» یکی از یازده آتشنشان زن است که توانست با آزمون ورودی به جرگه آتشنشانان بپیوندد. قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید او قبل از اینکه به شغل و حرفه آتشنشانی دست یابد ساکن محله پاسداران بود ولی برای فعالیت در تنها ایستگاه آتشنشانی که بانوان هم در آن استخدام میشوند یعنی ایستگاه کرج به این شهر نقل مکان کرد. گفتوگوی ما با این هممحلهای قدیمی را در ادامه میخوانید. به نظر میرسد وارد حرفه سختی شدهاید، کمی درباره ورودتان به آتشنشانی بگویید. کار و حرفه آتشنشانی کاری بسیار سخت و نفسگیر است که میتوان به جرئت گفت این حرفه از عهده مردان قوی بر میآید. حضور بانوان هم در این شغل با آزمونهای جسمانی همراه بود. به این صورت که از بانوان ورزشکار مقامآور کشور خواسته شد در آزمون آتشنشانی شرکت کرده تا با گذراندن مراحل آن به استخدام درآیند و این آزمون با حضور ۲۵۰ ورزشکار خانم انجام شد. در این میان فقط ۱۱ نفر به استخدام در آمدند که من هم یکی از این افراد بودم که از سال ۸۰ تا به الان در استخدام آتشنشانی هستم. چرا این موقعیت فقط برای ورزشکاران بود؟ مگر افراد عادی نمیتوانستند این کار را انجام دهند؟ این شغل و حرفه نیاز به قوای جسمانی زیادی دارد و این شرایط هم شامل حال آقایان است اما در این میان هم هستند زنانی که میتوانند از عهده این کار برآیند. به همین منظور از ورزشکاران خانم دعوت شد که در آزمون شرکت کنند و پس از قبولی به استخدام در آیند. خانواده مخالفتی با این کار شما نداشتند؟ آن زمان من هنوز ازدواج نکرده بودم و مادرم خیلی سعی کرد من را از این کار منصرف کند اما دلایل قانعکننده نبود و وارد این حرفه شدم. .همسرتان چطور؟ پس از ۳ سال فعالیت در سازمان، همسرم به خواستگاریام آمد. همه شرایط را برایش گفتم و اینکه نمیخواهم کارم را باازدواج از دست بدهم. او یک روز از نزدیک محیط کار من را دید و خدا را شکر از آن زمان تا به حال حمایتهای او من را بیشتر به کارم سوق داده است. دلیل اینکه از این محله به کرج رفتید چه بود؟ در خاورمیانه به جز کشورهای کره و ژاپن، در ایران فقط شهر البرز(کرج) است که در آن آتشنشان خانم بهصورت رسمی استخدام میشود و در عملیاتها شرکت میکند. و زمانی که من هم با آزمون انتخاب شدم باید در شهر کرج مشغول میشدیم و این دلیل جابهجایی من از این محله شد. هر چند که قهرمانیهای ورزشی من در منطقه ۴بوده است. اگر من در این منطقه با درس و تلاشم یک ورزشکار حرفهای نمیشدم شاید هیچ موقع یک آتشنشان هم نمیشدم. الان والدین من همچنان ساکن محله پاسداران هستند و من هم هر چند وقت یک بار به محلهام سری میزنم. در منطقه ما بانوان فقط میتوانند آتشنشان داوطلب شوند. تفاوت کار شما با آتشنشان داوطلب در چیست؟ آتشنشان داوطلب در ایستگاهها حضور مستمر ندارند، دورههای اولیه امداد و نجات را میگذرانند و در عملیاتها شرکت نمیکنند و از توان آنها بیشتر در برنامههای فرهنگی و آموزشی استفاده میکنند. همسایههای قدیمی و شهروندان وقتی شما را میبینند عکسالعمل شان چیست؟ خدا را شکر که این فرهنگ برای مردم ما جاافتاده که در هر شغلی زنان میتوانند حضور داشته باشند اما تعجب اولیهشان همیشه برای من جالب بوده و پس از آن ما را تشویق هم کردهاند. ما در این کار گواهینامه پایه یک هم گرفتهایم و با ماشینهای سنگین تردد میکنیم علاوه بر آن گاهی پیش میآید که پشت موتور هم مینشینیم البته با لباس و کلاه و کمتر کسی متوجه میشود که ما خانم هستیم. تا حالا شده به واسطه شغلتان با همسایهها ارتباط خاصی داشته باشید؟ بالاخره همسایهها و دوستان در تمامی این سالها متوجه شغل من شدهاند و اگرکاری پیش بیاید که ربطی به شغل من داشته باشد با من در میان میگذارند. مثلاً یک روز فرزند کوچک همسایهمان داخل اتاق رفته و در را قفل کرده بود و نمیتوانست در را باز کند و خیلی هم بیقراری میکرد، سریع به من اطلاع دادند و من با همان فرمول خاص خودمان در را برایشان باز کردم. با همه سختیهای آتشنشانی، چه چیزی شما را جذب این کار کرده است؟ در یک کلمه عشق به این کار من را نگه داشته است. حس قشنگی است وقتی با چه شدت و سرعتی بر سر حادثهای میرسیم و با تمام توان فردی را از مرگ حتمی نجات میدهیم و همین لحظات است که ما را مشتاقتر از پیش نگه میدارد. از دیدگاه شما حضور زن در آتشنشانی چقدر مفید و مؤثر است؟ به عقیده من در هر ایستگاه اگر دو آتشنشان زن حضور داشته باشد برای حادثهدیدگان تسکیندهنده است. گاهی پیش آمده که قرار است خانمی را از جایی به جای دیگر انتقال دهیم و زمانی که این کار را ما انجام میدهیم خانواده راحتتر و بهتر با ما همکاری میکنند. این را هم بگویم خانمها خیلی دقیقتر و بهتر عمل میکنند و در کل این کار هیچ نتیجه منفی نخواهد داشت. بعضی وقتها دیگران آتش هم به زندگی آدم میریزند، آتش زن و شوهری را در زندگی خودتان چگونه خاموش میکنید؟ (با خنده) با حوصله و صبر و شکیبایی و با صحبت کردن در کمال آرامش. من شغلی پر از استرس دارم، علاوه بر آن یک همسر و مادر هستم و باید با درایت بتوانم هر آتشی که بتواند زندگی را از بین ببرد خاموش کنم.
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات